معنی فارسی defoliation

B1

پدیده یا فرآیند ریزش برگ‌ها از گیاهان.

The process of losing or removing leaves from plants.

example
معنی(example):

ریزش برگ‌ها می‌تواند به کاهش رشد در گیاهان منجر شود.

مثال:

Defoliation can lead to reduced growth in plants.

معنی(example):

کشاورزان گاهی اوقات از مواد شیمیایی برای ایجاد ریزش برگ‌ها جهت برداشت استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers sometimes use chemicals to induce defoliation for harvest.

معنی فارسی کلمه defoliation

: معنی defoliation به فارسی

پدیده یا فرآیند ریزش برگ‌ها از گیاهان.