معنی فارسی degradative

B2

که موجب تجزیه یا تخریب می‌شود.

Causing degradation or damage.

example
معنی(example):

تأثیر تجزیه‌کننده صنعت بر طبیعت نگران‌کننده است.

مثال:

The degradative impact of industry on nature is concerning.

معنی(example):

نیروهای تجزیه‌کننده می‌توانند منجر به مشکلات شدید محیطی شوند.

مثال:

Degradative forces can lead to severe environmental issues.

معنی فارسی کلمه degradative

: معنی degradative به فارسی

که موجب تجزیه یا تخریب می‌شود.