معنی فارسی degradedly

B1

به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی کیفیت خود را از دست داده است.

In a degraded manner, indicating loss of quality.

example
معنی(example):

او به طور تحقیرآمیزی درباره وضعیت صحبت کرد.

مثال:

He spoke degradedly about the situation.

معنی(example):

پس از طوفان، جنگل به طور تحقیرآمیز به نظر می‌رسید.

مثال:

The forest appeared degradedly after the storm.

معنی فارسی کلمه degradedly

: معنی degradedly به فارسی

به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی کیفیت خود را از دست داده است.