معنی فارسی dehypnotize
B1به معنای خارج کردن یک فرد از حالت هیپنوتیزمی است که در آن قرار دارد.
To bring someone out of a hypnotic state.
- VERB
example
معنی(example):
درمانگر سعی خواهد کرد که سوژه را به آرامی از هیپنوتیزم خارج کند.
مثال:
The therapist will try to dehypnotize the subject gently.
معنی(example):
بعد از جلسه، هیپنوتیزور نیاز داشت که شرکتکننده را از هیپنوتیزم خارج کند.
مثال:
After the session, the hypnotist needed to dehypnotize the participant.
معنی فارسی کلمه dehypnotize
:
به معنای خارج کردن یک فرد از حالت هیپنوتیزمی است که در آن قرار دارد.