معنی فارسی dehypnotizing
B1فرآیند خارج کردن یک فرد از حالت هیپنوتیزم.
The action or process of bringing someone out of a hypnotic state.
- VERB
example
معنی(example):
تکنیکهای استفاده شده برای خارج کردن افراد از هیپنوتیزم ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
مثال:
The technique used for dehypnotizing can vary from person to person.
معنی(example):
تکنیکهای خارج کردن از هیپنوتیزم معمولاً به صبر و مهارت نیاز دارند.
مثال:
Dehypnotizing techniques often require patience and skill.
معنی فارسی کلمه dehypnotizing
:
فرآیند خارج کردن یک فرد از حالت هیپنوتیزم.