معنی فارسی delations

B2

گزارش‌ها، بیشتر از یک گزارش درباره گزارش جرم یا بدرفتاری.

Multiple instances of informing authorities about wrongdoing.

example
معنی(example):

گزارش‌های انجام شده در حین تحقیق اهمیتی اساسی داشتند.

مثال:

The delations made during the investigation were crucial.

معنی(example):

چندین گزارش در موارد اخیر روشن شده است.

مثال:

Multiple delations have come to light in recent cases.

معنی فارسی کلمه delations

: معنی delations به فارسی

گزارش‌ها، بیشتر از یک گزارش درباره گزارش جرم یا بدرفتاری.