معنی فارسی delightless

B1

فاقد خوشحالی، دلگرمی و لذت.

Lacking delight; without joy or pleasure.

example
معنی(example):

فیلم فاقد دلگرمی و کسل‌کننده بود.

مثال:

The movie was delightless and boring.

معنی(example):

نظرات او فاقد دلگرمی و بی‌علاقه‌کننده بودند.

مثال:

His comments were delightless and unengaging.

معنی فارسی کلمه delightless

: معنی delightless به فارسی

فاقد خوشحالی، دلگرمی و لذت.