معنی فارسی demandable
B2قابل درخواست و تقاضا، به معنی امکان پذیرش درخواست برای چیزی.
Able to be requested or claimed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کالاها در هر زمان مطابق با قرارداد قابل درخواست هستند.
مثال:
The goods are demandable at any time as per the contract.
معنی(example):
برخی مزایا با گذشت زمان قابل درخواست هستند.
مثال:
Certain benefits are demandable over time.
معنی فارسی کلمه demandable
:
قابل درخواست و تقاضا، به معنی امکان پذیرش درخواست برای چیزی.