معنی فارسی demandative

B1

خصوصیتی که اشاره به تقاضا یا خواسته دارد.

Having the quality of making demands or requests.

example
معنی(example):

طبیعت تقاضاگونه درخواست روشن بود.

مثال:

The demandative nature of the request was clear.

معنی(example):

صدای او در طول جلسه بسیار درخواست کننده بود.

مثال:

Her tone was quite demandative during the meeting.

معنی فارسی کلمه demandative

: معنی demandative به فارسی

خصوصیتی که اشاره به تقاضا یا خواسته دارد.