معنی فارسی demasculinised

C1

دمارکولیشن به معنای روندی است که در آن ویژگی‌ها و رفتارهای مردانه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

Having undergone a process of reduction in masculine traits or influences.

example
معنی(example):

جامعه به آرامی در طول دهه‌ها دمارکولیشن شده است.

مثال:

Society has slowly become demasculinised over the decades.

معنی(example):

او در سازگاری با یک محیط دمارکولیشن شده مشکل داشت.

مثال:

He found it hard to adapt to a demasculinised environment.

معنی فارسی کلمه demasculinised

: معنی demasculinised به فارسی

دمارکولیشن به معنای روندی است که در آن ویژگی‌ها و رفتارهای مردانه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.