معنی فارسی demele

B1

عمل دور انداختن یا حذف کردن چیزهای غیر ضروری.

The act of throwing away or discarding unnecessary items.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که مبلمان قدیمی را دور بریزند.

مثال:

They decided to demele the old furniture.

معنی(example):

زمان آن است که همه اقلام غیرضروری را دور بریزید.

مثال:

It's time to demele all the unnecessary items.

معنی فارسی کلمه demele

: معنی demele به فارسی

عمل دور انداختن یا حذف کردن چیزهای غیر ضروری.