معنی فارسی demembration
C2فرایند جدا کردن غشاء از ساختارهای زیستی.
The process of separating membranes from biological structures.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند دمیمبرسیون برای بازتولید سلولها حیاتی است.
مثال:
The demembration process is vital for cell regeneration.
معنی(example):
دمیمبرسیون میتواند در سیستمهای زیستی مختلف رخ دهد.
مثال:
Demembration can occur in various biological systems.
معنی فارسی کلمه demembration
:
فرایند جدا کردن غشاء از ساختارهای زیستی.