معنی فارسی denization

C1

فرآیند ایجاد بستری برای شهروند شدن یا پذیرفتن کسی در جامعه.

The process of becoming a recognized member of a community or society.

example
معنی(example):

دنیزاسیون پناهندگان یک فرآیند پیچیده است.

مثال:

The denization of refugees is a complex process.

معنی(example):

دنیزاسیون در مناطق شهری می‌تواند به تنوع بیشتر منجر شود.

مثال:

Denization in urban areas can lead to greater diversity.

معنی فارسی کلمه denization

: معنی denization به فارسی

فرآیند ایجاد بستری برای شهروند شدن یا پذیرفتن کسی در جامعه.