معنی فارسی denotatively

B2

به صورت دلالتی، به معنی بیان دقیق و روشن مفاهیم بدون ابهام.

In a manner that relates to denotation; expressing meanings clearly.

example
معنی(example):

او مفهوم را به صورت دلالتی توضیح داد تا از سردرگمی جلوگیری کند.

مثال:

He explained the concept denotatively to avoid confusion.

معنی(example):

معلم از ما خواست تا عبارت را به صورت دلالتی تعریف کنیم.

مثال:

The teacher asked us to define the term denotatively.

معنی فارسی کلمه denotatively

: معنی denotatively به فارسی

به صورت دلالتی، به معنی بیان دقیق و روشن مفاهیم بدون ابهام.