معنی فارسی denticulately

B2

به‌طور دندیکولار، نوعی الگو یا طراحی که به دندانه‌ها شبیه است.

In a denticulate manner; having small projections.

example
معنی(example):

الگو به‌صورت دندیکولار طراحی شده بود.

مثال:

The pattern was designed denticulately.

معنی(example):

پارچه به‌صورت دندیکولار برای جذابیت بصری تزیین شده بود.

مثال:

The fabric was embellished denticulately for visual appeal.

معنی فارسی کلمه denticulately

: معنی denticulately به فارسی

به‌طور دندیکولار، نوعی الگو یا طراحی که به دندانه‌ها شبیه است.