معنی فارسی denudates

B1

برهنه کننده‌ها، عواملی که بر عریان‌سازی یا حذف پوشش از یک ناحیه تأثیر می‌گذارند.

Factors or agents that cause removal of covering or protection in an area.

example
معنی(example):

برهنه‌کننده‌هایی که در این منطقه پیدا می‌شوند، آن را غیرقابل سکونت می‌سازند.

مثال:

Denudates found in this region make it uninhabitable.

معنی(example):

برهنه‌کننده‌های خاص در این منطقه به طور چشم‌گیری محیط را تغییر می‌دهند.

مثال:

The specific denudates in this area drastically alter the environment.

معنی فارسی کلمه denudates

: معنی denudates به فارسی

برهنه کننده‌ها، عواملی که بر عریان‌سازی یا حذف پوشش از یک ناحیه تأثیر می‌گذارند.