معنی فارسی depolish

B1

دپولیش به عمل حذف کردن یا کم کردن براقیت یک سطح اشاره می‌کند.

To remove the polish or shiny surface from an object.

example
معنی(example):

دپولیش کردن یک سطح به معنی حذف پایان براق آن است.

مثال:

To depolish a surface means to remove its shiny finish.

معنی(example):

شاید لازم باشد قبل از دوباره‌کاری، مبلمان را دپولیش کنید.

مثال:

You might need to depolish the furniture before refinishing it.

معنی فارسی کلمه depolish

: معنی depolish به فارسی

دپولیش به عمل حذف کردن یا کم کردن براقیت یک سطح اشاره می‌کند.