معنی فارسی depriorize
B1برای کاهش اهمیت یا اولویت دادن به چیزی.
To reduce the priority of a task or item.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید کارهایی که فوری نیستند را در اولویت پایینتر قرار دهید.
مثال:
You should depriorize tasks that are not urgent.
معنی(example):
برای بهتر مدیریت کردن زمان خود، باید پروژههای کم اهمیتتر را در اولویت پایینتر قرار دهید.
مثال:
To manage your time better, you need to depriorize less important projects.
معنی فارسی کلمه depriorize
:
برای کاهش اهمیت یا اولویت دادن به چیزی.