معنی فارسی deprogrammings
B1برنامهزدایی، فرآیندی است که در آن باورها یا رفتارهای تعیینشده به منظور ایجاد تغییر در ذهن یا رفتار افراد، به چالش کشیده میشوند.
The process of removing or altering a previously established set of beliefs or behaviors.
- NOUN
example
معنی(example):
رواندرمانگران چندین برنامهزدایی را برای کمک به گروه پیشنهاد دادند.
مثال:
The therapists suggested several deprogrammings to help the group.
معنی(example):
برنامهزداییها اغلب برای افرادی که از یک فرقه خارج میشوند ضروری است.
مثال:
Deprogrammings are often necessary for those leaving a cult.
معنی فارسی کلمه deprogrammings
:
برنامهزدایی، فرآیندی است که در آن باورها یا رفتارهای تعیینشده به منظور ایجاد تغییر در ذهن یا رفتار افراد، به چالش کشیده میشوند.