معنی فارسی deracialize

C1

حذف تأکید بر نژاد در گفت‌وگو یا روایت.

To eliminate racial identification or considerations in a discussion or portrayal.

example
معنی(example):

فیلم تلاش کرد شخصیت‌ها را بدون توجه به نژاد طراحی کند تا جذابیت بیشتری برای مخاطبان داشته باشد.

مثال:

The film tried to deracialize the characters for broader audience appeal.

معنی(example):

هدف آنها این است که بحث درباره تنوع را بدون تمرکز بر نژاد انجام دهند.

مثال:

Their goal is to deracialize the discussion about diversity.

معنی فارسی کلمه deracialize

: معنی deracialize به فارسی

حذف تأکید بر نژاد در گفت‌وگو یا روایت.