معنی فارسی despiritualize

B1

از بین بردن جنبه‌های روحانی یا معنوی از چیزی.

To remove or diminish the spiritual aspects of something.

example
معنی(example):

سیاست‌های جدید به نظر می‌رسید که سیستم آموزشی را از جنبه‌های روحانی خالی می‌کند.

مثال:

The new policies seemed to despiritualize the educational system.

معنی(example):

برخی منتقدان ادعا می‌کنند که تکنولوژی می‌تواند تجربه‌های ما را از روحانی بودن خالی کند.

مثال:

Some critics claim that technology can despiritualize our experiences.

معنی فارسی کلمه despiritualize

: معنی despiritualize به فارسی

از بین بردن جنبه‌های روحانی یا معنوی از چیزی.