معنی فارسی despoiler
B2کسی که چیزی را ویران میکند یا از بین میبرد، به ویژه در مورد محیط زیست.
One who plunders or destroys.
- NOUN
example
معنی(example):
تحقیرکننده محیط زیست به دادگاه برده شد.
مثال:
The despoiler of the environment was taken to court.
معنی(example):
او به عنوان تحقیرکننده عمل کرد و زیبایی طبیعی را خراب کرد.
مثال:
He acted as a despoiler, ruining the natural beauty.
معنی فارسی کلمه despoiler
:
کسی که چیزی را ویران میکند یا از بین میبرد، به ویژه در مورد محیط زیست.