معنی فارسی destituent

B1

شامل عواملی است که اجزای اصلی را تشکیل می‌دهند.

Elements that are essential for forming a whole.

example
معنی(example):

عوامل محتوای شخصی در شکل‌گیری سازمان حیاتی هستند.

مثال:

The destituent factors are critical in forming the organization.

معنی(example):

شناسایی عناصر محتوای شخصی برای تجزیه و تحلیل ضروری است.

مثال:

Identifying destituent elements is necessary for the analysis.

معنی فارسی کلمه destituent

: معنی destituent به فارسی

شامل عواملی است که اجزای اصلی را تشکیل می‌دهند.