معنی فارسی detectability
B2قابلیت شناسایی یا تشخیص چیزی.
The quality of being detectable or able to be discovered.
- NOUN
example
معنی(example):
شناسایی سیگنال با تکنولوژی بهتر افزایش مییابد.
مثال:
The detectability of the signal improves with better technology.
معنی(example):
دانشمندان در حال مطالعه شناسایی برخی مواد شیمیایی در آب هستند.
مثال:
Scientists are studying the detectability of certain chemicals in water.
معنی فارسی کلمه detectability
:
قابلیت شناسایی یا تشخیص چیزی.
