معنی فارسی detectible

B1

قابل شناسایی، مشخصاتی که می‌توان آنها را مشاهده یا اندازه‌گیری کرد.

Able to be detected or noticed.

example
معنی(example):

نشانه‌های بیماری با آزمایش‌های مختلف قابل شناسایی هستند.

مثال:

The signs of the disease are detectible through various tests.

معنی(example):

تغییرات دما حتی برای چشم غیرمسلح قابل شناسایی بود.

مثال:

The changes in temperature were detectible even to the untrained eye.

معنی فارسی کلمه detectible

: معنی detectible به فارسی

قابل شناسایی، مشخصاتی که می‌توان آنها را مشاهده یا اندازه‌گیری کرد.