معنی فارسی detribalises
B1دیمین تهی کردن یا بدون قبیله کردن، به فرآیند یا اقدامی اشاره دارد که در آن هویت قبیلهای از یک گروه یا جامعه حذف میشود.
To remove tribal affiliations or identities from individuals or groups.
- verb
verb
معنی(verb):
To cause (the members of a tribe) to lose their tribal culture.
example
معنی(example):
این سیاست هدفش دموکراتیک کردن جوامع بومی است.
مثال:
The policy aims to detribalise the indigenous communities.
معنی(example):
تلاشها برای دموکراتیک کردن جامعه معمولاً با مقاومت مواجه میشود.
مثال:
Efforts to detribalise society are often met with resistance.
معنی فارسی کلمه detribalises
:
دیمین تهی کردن یا بدون قبیله کردن، به فرآیند یا اقدامی اشاره دارد که در آن هویت قبیلهای از یک گروه یا جامعه حذف میشود.