معنی فارسی detrited

B1

به معنای تجزیه یا تخریب مواد.

Having been reduced to debris; eroded.

example
معنی(example):

منظر دترایت شده نتیجه سال‌ها فرسایش بود.

مثال:

The detrited landscape was a result of years of erosion.

معنی(example):

خاک دترایت شده ممکن است از نظر مواد مغذی فقیر باشد.

مثال:

Detrited soil can be poor in nutrients.

معنی فارسی کلمه detrited

: معنی detrited به فارسی

به معنای تجزیه یا تخریب مواد.