معنی فارسی detrital
B1مربوط به ذرات و بقایای موجودات یا مواد در حال تجزیه.
Relating to debris or waste material, especially in geological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد دترایتی میتوانند اطلاعات مهمی درباره محیطهای گذشته ارائه دهند.
مثال:
Detrital materials can provide important information about past environments.
معنی(example):
زمینشناس رسوبات دترایتی را در بستر رودخانه مورد بررسی قرار داد.
مثال:
The geologist examined the detrital deposits in the riverbed.
معنی فارسی کلمه detrital
:
مربوط به ذرات و بقایای موجودات یا مواد در حال تجزیه.