معنی فارسی dewlapped

B1

به حالت وجود آویزه یا غشای نرم در زیر گلو در برخی از جانوران اشاره دارد.

Having a flap or fold of skin hanging beneath the throat, typically seen in certain reptiles.

example
معنی(example):

سوسمار با غشای آویزان به خاطر جیب گلو تمایز خود شناخته می‌شود.

مثال:

The dewlapped lizard is known for its distinctive throat pouch.

معنی(example):

ما در جنگل‌بارانی یک حیوان با غشای آویزان دیدیم.

مثال:

We saw a dewlapped animal in the rainforest.

معنی فارسی کلمه dewlapped

: معنی dewlapped به فارسی

به حالت وجود آویزه یا غشای نرم در زیر گلو در برخی از جانوران اشاره دارد.