معنی فارسی dewless

B1

بدون شبنم، به حالتی گفته می‌شود که در آن شبنم روی زمین یا گیاهان وجود ندارد.

Lacking dew; a state in which dew does not form or is absent.

example
معنی(example):

باغ در نور صبحگاهی زیبا و بدون شبنم به نظر می‌رسید.

مثال:

The garden looked beautiful and dewless in the morning sunlight.

معنی(example):

در روزهای بدون شبنم، چمن زیر پا خشک‌تر به نظر می‌رسد.

مثال:

On dewless days, the grass feels drier underfoot.

معنی فارسی کلمه dewless

: معنی dewless به فارسی

بدون شبنم، به حالتی گفته می‌شود که در آن شبنم روی زمین یا گیاهان وجود ندارد.