معنی فارسی dichotomisation
B2تقسیم یک موضوع به دو بخش متضاد برای بررسی آن.
The process of dividing something into two mutually exclusive or contradictory groups.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند تقسیم دوگانه به روشن شدن مسائل پیچیده کمک میکند.
مثال:
The process of dichotomisation helps to clarify complex issues.
معنی(example):
تقسیم دوگانه اغلب در تحقیقات علمی استفاده میشود.
مثال:
Dichotomisation is often used in scientific research.
معنی فارسی کلمه dichotomisation
:
تقسیم یک موضوع به دو بخش متضاد برای بررسی آن.