معنی فارسی dichotomist
B2شخصی که تمایل دارد همه چیز را به دو گروه متضاد تقسیم کند.
A person who tends to see things in two opposing or contradictory categories.
- NOUN
example
معنی(example):
یک شخص دوگانهنگر جهان را سیاه و سفید میبیند.
مثال:
A dichotomist sees the world in black and white.
معنی(example):
دوگانهنگر بودن میتواند درک یک فرد از مسائل پیچیده را محدود کند.
مثال:
Being a dichotomist can limit one's understanding of complex issues.
معنی فارسی کلمه dichotomist
:
شخصی که تمایل دارد همه چیز را به دو گروه متضاد تقسیم کند.