معنی فارسی dictery

B1

دیکتری به وضعیت یا سلطه‌ای اطلاق می‌شود که در آن فرد یا گروهی خاص تمام قدرت را در دست دارد.

A state or condition characterized by absolute control, often in a narrative context.

example
معنی(example):

فیلم یک دیکتری را به تصویر کشید که هم هیجان‌انگیز و هم نگران‌کننده بود.

مثال:

The film depicted a dictery that was both thrilling and disturbing.

معنی(example):

دیکتری رمان به بررسی موضوعاتی از قبیل قدرت و کنترل می‌پردازد.

مثال:

The novel's dictery explores themes of power and control.

معنی فارسی کلمه dictery

: معنی dictery به فارسی

دیکتری به وضعیت یا سلطه‌ای اطلاق می‌شود که در آن فرد یا گروهی خاص تمام قدرت را در دست دارد.