معنی فارسی dictic

B2

دیکتیک به جنبه‌های زبانی و معنایی مربوط به قدرت و سلطه اشاره دارد.

Pertaining to the use of language to exert power or command authority.

example
معنی(example):

ت nuances دیکتیک سخنرانی او طبیعت حاکمانه‌اش را فاش کرد.

مثال:

The dictic nuances of her speech revealed her authoritative nature.

معنی(example):

او از اصطلاحات دیکتیکی برای تأکید بر تسلط خود در بحث استفاده کرد.

مثال:

He used dictic terms to assert his dominance in the discussion.

معنی فارسی کلمه dictic

: معنی dictic به فارسی

دیکتیک به جنبه‌های زبانی و معنایی مربوط به قدرت و سلطه اشاره دارد.