معنی فارسی difformed
B1دفرمه شده، به معنای تغییر شکل یافته یا به صورت غیر طبیعی درآمده.
Having an abnormal shape or form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند مجسمهای دفرم شده ساخت که بسیاری از بازدیدکنندگان را جذب کرد.
مثال:
The artist created a difformed statue that intrigued many visitors.
معنی(example):
افکار او به دلیل استرس زیاد دفرم شده بودند.
مثال:
Her thoughts were difformed by too much stress.
معنی فارسی کلمه difformed
:
دفرمه شده، به معنای تغییر شکل یافته یا به صورت غیر طبیعی درآمده.