معنی فارسی diffractional

B2

دیفراکتیو، مربوط به پدیده انکسار نور یا امواج.

Relating to or resulting from diffraction.

example
معنی(example):

الگوهای دیفراکتیو زمانی که نور از منشور عبور می‌کرد، قابل مشاهده بود.

مثال:

The diffractional patterns were visible when light passed through the prism.

معنی(example):

محققان خواص دیفراکتیو مواد جدید را مطالعه کردند.

مثال:

Researchers studied the diffractional properties of the new materials.

معنی فارسی کلمه diffractional

: معنی diffractional به فارسی

دیفراکتیو، مربوط به پدیده انکسار نور یا امواج.