معنی فارسی diffusionism
C1نظریهای که به توزیع و گسترش عناصر فرهنگی در جوامع مختلف تاکید دارد.
A theory that emphasizes the spread of cultural elements through diffusion.
- NOUN
example
معنی(example):
دیفیوزیونیسم بررسی میکند که چگونه ویژگیهای فرهنگی گسترش مییابند.
مثال:
Diffusionism explores how cultural traits spread.
معنی(example):
بسیاری از انسانشناسان دیفیوزیونیسم را در تحقیقات خود مورد مطالعه قرار میدهند.
مثال:
Many anthropologists study diffusionism in their research.
معنی فارسی کلمه diffusionism
:
نظریهای که به توزیع و گسترش عناصر فرهنگی در جوامع مختلف تاکید دارد.