معنی فارسی diletant

B1

دلیتانت به فردی اطلاق می‌شود که به طور غیرحرفه‌ای در هنر یا علم خاصی فعالیت می‌کند.

A person who takes up an art or hobby for amusement only, not professionally.

example
معنی(example):

دلیتانت در کلاس هنر در تلاش بود تا با دانش‌آموزان پیشرفته هماهنگ شود.

مثال:

The diletant in the art class struggled to keep up with the advanced students.

معنی(example):

به عنوان یک دلیتانت، او از کاوش در بسیاری از سرگرمی‌ها لذت می‌برد بدون اینکه هدفش تخصص باشد.

مثال:

As a diletant, he enjoyed exploring many hobbies without aiming for expertise.

معنی فارسی کلمه diletant

: معنی diletant به فارسی

دلیتانت به فردی اطلاق می‌شود که به طور غیرحرفه‌ای در هنر یا علم خاصی فعالیت می‌کند.