معنی فارسی dilemmic

B2

دلمیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که شخص در انتخاب بین دو یا چند گزینه با مشکلاتی مواجه است.

Relating to a dilemma; involving a difficult choice between alternatives.

example
معنی(example):

او با یک انتخاب دچاره دلمیک بین دو گزینه به‌طور یکسان جذاب مواجه شد.

مثال:

He faced a dilemmic choice between two equally appealing options.

معنی(example):

وضعیت دلمیک او باعث شد تا تصمیم‌گیری برایش دشوار باشد.

مثال:

Her dilemmic situation made it hard for her to decide what to do next.

معنی فارسی کلمه dilemmic

: معنی dilemmic به فارسی

دلمیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که شخص در انتخاب بین دو یا چند گزینه با مشکلاتی مواجه است.