معنی فارسی dimble
B1دمبل، یک نوع شی یا وسیله که معمولاً قدیمی و زیباست.
A small, decorative object, often used to enhance the aesthetics of a space.
- NOUN
example
معنی(example):
دمبل در باغ به جذابیت آن افزود.
مثال:
The dimble in the garden added to its charm.
معنی(example):
او یک دمبل در فروشگاه عتیقه پیدا کرد.
مثال:
She found a dimble in the antique store.
معنی فارسی کلمه dimble
:
دمبل، یک نوع شی یا وسیله که معمولاً قدیمی و زیباست.