معنی فارسی dime-a-dozen
چیزی که به وفور وجود دارد و کم ارزش است
common and not special
general
مثال:
Plastic toys like this are a dime a dozen.
example
معنی(example):
ایده های خوب به وفور یافت می شوند.
مثال:
Good ideas are a dime a dozen.
معنی(example):
آن اسباب بازی ها در فروشگاه به وفور یافت می شوند.
مثال:
Those toys are a dime a dozen at the store.
معنی(example):
بطریهای پلاستیکی بسیار زیادی وجود دارد.
مثال:
Plastic bottles are a dime a dozen.
معنی(example):
ایدههای خوب مدام وجود دارند.
مثال:
Good ideas are a dime a dozen.
معنی فارسی کلمه dime-a-dozen
:چیزی که به وفور وجود دارد و کم ارزش است