معنی فارسی make-the-most-of

B1

به معنای استفاده بهینه و حداکثری از یک فرصت یا زمان برای کسب بهترین نتیجه و تجربه.

To take full advantage of something in order to achieve the best possible result.

example
معنی(example):

شما باید از وقت خود در دانشگاه بهترین استفاده را کنید.

مثال:

You should make the most of your time at university.

معنی(example):

او تصمیم گرفت از تعطیلات تابستانی خود به بهترین نحو استفاده کند و سفر کند.

مثال:

She decided to make the most of her summer vacation by traveling.

معنی فارسی کلمه make-the-most-of

: معنی make-the-most-of به فارسی

به معنای استفاده بهینه و حداکثری از یک فرصت یا زمان برای کسب بهترین نتیجه و تجربه.