معنی فارسی dimit
B2کنارهگیری، استعفا دادن، به طور خاص برای مقامهای رسمی.
To dismiss or resign from a position, especially in a formal context.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت پس از پنج سال خدمت کنارهگیری کند.
مثال:
He decided to dimit after serving for five years.
معنی(example):
کاپیتان فردا از سمت خود کنارهگیری خواهد کرد.
مثال:
The captain will dimit from his post tomorrow.
معنی فارسی کلمه dimit
:
کنارهگیری، استعفا دادن، به طور خاص برای مقامهای رسمی.