معنی فارسی directionalize

B1

هدایت کردن یا مشخص کردن یک مسیر یا سمت خاص.

To make something directional; to provide direction.

example
معنی(example):

ما نیاز داریم تا ارتباطات خود را به سمت مشخصی هدایت کنیم تا بهتر درک شود.

مثال:

We need to directionalize our communication for better understanding.

معنی(example):

این نرم‌افزار می‌تواند به شما کمک کند تا استراتژی خود را به سمت خاصی هدایت کنید.

مثال:

The software can help you directionalize your strategy.

معنی فارسی کلمه directionalize

: معنی directionalize به فارسی

هدایت کردن یا مشخص کردن یک مسیر یا سمت خاص.