معنی فارسی dis-played
B1به نمایش درآمدن یا ارائه شدن چیزی به شکل واضح و قابل مشاهده.
Shown or exhibited in a specific manner.
- VERB
example
معنی(example):
نتایج پس از پایان رویداد به نمایش درآمد.
مثال:
The results were dis-played after the event concluded.
معنی(example):
تمام محصولات در بروشور نمایش داده شدهاند.
مثال:
All the products are dis-played in the brochure.
معنی فارسی کلمه dis-played
:
به نمایش درآمدن یا ارائه شدن چیزی به شکل واضح و قابل مشاهده.