معنی فارسی disaccommodation
B1عدم تسهیل، وضعیتی است که در آن خدمات یا تسهیلات لازم فراهم نمیشود.
The act or state of not providing accommodation or support.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تسهیل میتواند نتیجه سوءتفاهم باشد.
مثال:
Disaccommodation can be a result of miscommunication.
معنی(example):
عدم تسهیل خدمات منجر به شکایات زیادی شد.
مثال:
The disaccommodation of services led to many complaints.
معنی فارسی کلمه disaccommodation
:
عدم تسهیل، وضعیتی است که در آن خدمات یا تسهیلات لازم فراهم نمیشود.