معنی فارسی disaffirmance
B1عمل یا پروسهای که در آن یک شخص یا طرف قرارداد خود را نادیده میگیرد.
The act of declaring a contract or agreement as void or unenforceable.
- NOUN
example
معنی(example):
وکیل برای ابطال قرارداد درخواست داد.
مثال:
The lawyer filed for disaffirmance of the contract.
معنی(example):
ابطال گاهی اوقات برای حفاظت از حقوق مصرفکننده ضروری است.
مثال:
Disaffirmance is sometimes necessary to protect consumer rights.
معنی فارسی کلمه disaffirmance
:
عمل یا پروسهای که در آن یک شخص یا طرف قرارداد خود را نادیده میگیرد.