معنی فارسی disauthorize

B1

غیرمعتبر کردن مجوز یا اجازه‌ای که قبلاً داده شده است.

To revoke or cancel authorization that was previously granted.

example
معنی(example):

آن‌ها تصمیم گرفتند که هر گونه مجوز قبلی اعطا شده را غیرمعتبر کنند.

مثال:

They decided to disauthorize any previous permissions granted.

معنی(example):

مدیر به طور موقتی دسترسی تیم به پایگاه داده را غیرمعتبر خواهد کرد.

مثال:

The manager will disauthorize the team's access to the database temporarily.

معنی فارسی کلمه disauthorize

: معنی disauthorize به فارسی

غیرمعتبر کردن مجوز یا اجازه‌ای که قبلاً داده شده است.