معنی فارسی dysautonomia

B1

اختلال در عملکرد سیستم عصبی خودکار بدن که بر روی عملکردهای سیستم‌های مختلف تأثیر می‌گذارد.

A disorder affecting the autonomic nervous system, leading to a range of symptoms.

example
معنی(example):

دیس‌آتوینومیا می‌تواند علائم مختلفی در بدن ایجاد کند.

مثال:

Dysautonomia can cause various symptoms in the body.

معنی(example):

بسیاری از بیماران مبتلا به دیس‌آتوینومیا برای انجام فعالیت‌های روزانه با مشکل مواجه هستند.

مثال:

Many patients with dysautonomia struggle with daily activities.

معنی فارسی کلمه dysautonomia

: معنی dysautonomia به فارسی

اختلال در عملکرد سیستم عصبی خودکار بدن که بر روی عملکردهای سیستم‌های مختلف تأثیر می‌گذارد.