معنی فارسی disbosom

B1

افشاکردن یا بیان احساسات یا اسرار به شخصی قابل اعتماد.

To reveal or disclose one's innermost thoughts or feelings, especially to a confidant.

example
معنی(example):

او نیاز داشت که اسرارش را به نزدیک‌ترین دوستش بگوید.

مثال:

He needed to disbosom his secrets to his closest friend.

معنی(example):

در درمان، مهم است که احساسات خود را بگویید.

مثال:

In therapy, it is important to disbosom one's feelings.

معنی فارسی کلمه disbosom

: معنی disbosom به فارسی

افشاکردن یا بیان احساسات یا اسرار به شخصی قابل اعتماد.